مرد دانایی در یک جمع ، یک طنز جالب و خنده دار بیان نمود و
همه دیوانه وار خندیدند . پس از لحظاتی ، او همان طنز را دوباره تکرار کرد و اینبار حضار کمتری خندیدند .
او آن طنز را بارها و بارها تکرار کرد تا کسی از جمعیت دیگر به آن طنز نمی خندید ،
او لبخند زد و گفت :
"وقتی شما نمی توانید بیش از چند بار به یک طنز بخندید ، پس چرا به یک موضوع بارها و بارها گریه می کنید .... !!!!؟